به یاد آن پسران نوجوان
-
*حکایت پسران سیزده ساله*
روز هشتم آبان ماه 1359 خبر رسید که پسرک سیزده ساله ای به نام *محّمد حسین
فهمیده*، نارنجک به کمر بسته و زیر تانک رفته و هم دشمان ...
۳ هفته قبل
کوچه ای هست که قلب من آن را // از محلههای کودکی ام دزديده است
۳ نظر:
درود بر آقای حسین و مهمان شدنتون در بلاگ من و پیامهای بسیار زیبایتان.
بله در این مورد باید خیلی خوشحال بود برای ما معلولین بسیار کارامد هستند این سگها...
چقدر خوب..
به نظر من اين سگ علاوه بر اينكه از لحاظ فيزيكي كمك حال دمي شده بيشتر از لحاظ روحي و رواني تاثير مثبت روش گذاشته چون سگ ها محبت رو به خوبي جبران مي كنن..
سلام حسین عزیز
متاسفم از اینکه برای کمک به دومینیک کاری از دستم ساخته نیست:-( امیدوارم بزودی مشکل مالی ایشان برطرف شود تا بتواند میس سوفی را نزد خود حفظ نماید.
و دیگر اینکه پس از خواندن این پست یک پرسش بتصور بنده با اهمیت، برایم پیش آمد و آن اینکه، خانواده ی دومینیک در خانه ایشان را چه صدا می زنند!؟؟;-) مثلا ما الان می دانیم که دوستانش او را دومی صدا میزنند. ولی نمیدانیم که خانواده اش او را چه صدا می زنند؟ عاجزانه از شما استدعا دارم که اگر می دانید به بنده ی بی اطلاع و تشنه ی دانستن این نکته ی مهم را بفرمایید:دی
آی لاو یو حسین عزیز!
بدرود
ارسال یک نظر