چی بگم
چی بگم وقتی که این دیوونه دل بونه می گیره
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم
چی بگم
چی بگم وقتی که سر می زنه بر دیوار سینه
تو رو می خواد، تو رو می خواد
چی بگم
چی بگم
وقتی که این خون شده از دست تو هر شب تا سحر فکر تو و ذکر تو، سودای تو داره
تو رو می خواد، تو رو می خواد
. . .
با صدای زنده یاد مرضیه بشنویید
۹ نظر:
خدا رحمتش کنه ...... واقعا صدای قشنگی داشت
گلها يك به يك پرپر ميشوند حسين عزيز...
خدا رحمتش کنه....
مهم این است که ماندگار شد
روحش شاد!
اسم نوه اش چه جالبه : " جانان"
لینک هم متاسفانه باز نشد!
با اين شعر كلي خاطره دارم:
به رهي ديدم برگ خزان، پژمرده ز بيداد زمان، كز شاخه جدا بود..
چو ز گلشن رو كرده نهان،در رهگذرش باد خزان،چون پيك بلا بود...
خدايش بيامرزد..
درود بر حسین عزیز
یادش بخیر و روحش شاد ......زیبا می خواند
با مهر
راستی شما ایران نیستید؟
خداحافظ بانوی آواز ایران...
بدرود
ارسال یک نظر