به یاد آن پسران نوجوان
-
*حکایت پسران سیزده ساله*
روز هشتم آبان ماه 1359 خبر رسید که پسرک سیزده ساله ای به نام *محّمد حسین
فهمیده*، نارنجک به کمر بسته و زیر تانک رفته و هم دشمان ...
۳ هفته قبل
کوچه ای هست که قلب من آن را // از محلههای کودکی ام دزديده است
۵ نظر:
انتخاب شعر بنظر من خوب بود حسين آقا.
گاهی چنان بدم که مبادا ببینیم.
حتی اگر به دیده رویا ببینیم.
من صورتم به صورت شعرم شبیه نیست.
با اینهمه گمان مبر که زیبا ببینیم.
شاعر شنیدنیست. ولی میل میل توست.
آماده ایی که بشنوی یا ببینیم.
شبهای شعر خوانی من بی فروغ نیست.
اما تو با چراغ بیا تا ببینیم.
سلام دوست محترم حسین آقا
با تشکر از حضورشما در این وبلاگم .ممنون از تبریک تولد. لطف کردید و خوشحال شدم از آمدنتون. ببخشید شما اخرین بار که آمدید وبلاگ مدادهای آبی من و نظر دادید من برای جوابگویی و تشکر از شما چندین بار با همان آدرس آمدم ولی متاسفانه صفحه ای باز می شد که اطلاع می داد وب شما فیلتر شده .تا امروز که شما آمدید گفتم باز امتحان کنم ببینم چه می شود که خوشبختانه وبلاگتون برام باز شد. بهر حال خوشحال شدم وبلاگتون طوریش نشده و سالم مانده از گزند فیلتر.
براتون آرزوی سلامتی و بهروزی دارم.
تصویر را نتوانستم ببینم اما انتخاب این شعر که آتش در جان ما زد...
ماهى عزيز! تصوير از مراسم زنده ياد مرضيه هست و نوه ى ايشان جانان خانم در تصوير ديده ميشوند.
اما يك خبر خوب و آن اينكه مشكل ديدن تصاوير محله ما اميريه از اين بس(عذر ميخوام فونت فارسى ندارم) براى ما قشر زير خط فيلتر برطرف خواهد شد.
ارسال یک نظر